بسم الله الرحمن الرحیم

امروز خیلی روز عجیبیه دلم واسه اونایی که رفتن خیلی تنگ شده بدجور دلم هواشونو کرده ولی در وضعیتی نیستم که از خودم از دلتنگیام بنویسم باید از خودم واطرافم کمی دوربشم با یه نگاه دیگه ای به جهان بنگرم از یه زاویه ی دیگه ای، نگاهی که همه ی بشریت رو بشه دید می دونم خیلی سخته وکسانیم که این دیدگاه رو دارن خیلی کمن ولی نهایت توانم رو باید بزارم ببینم چطور میشه از خودم دور بشم اونقدر دور که غیر خدا کسی یا چیزیو که خدا دوست نداره نبینم.اگه از این دیدگاه نگاه کنیم قسمتی از جهانو میبینیم که در رفاه هستن ویادشون به دیگران نیست ،کمک که نمیکنن هیچ بلکه دارن خون آدمای دیگه رو می مکن که من ازشون متنفرم از آدمای بی درد. قسمتی دیگه آدمایی هستن که همیشه سرشون تو لاک خودشون وبه خودشون فکر میکنند و کاری با اینکه اطرافشون چی میگزره ندارن که من به این تیپ آدما میگم سیب زمینی که بود ونبودشون یکیه .قسمتی از آدما نهایت دیدشون رفاه خودشون وخویشاوندانشون هست با اینا هم کاری ندارم ولی عاشق اونا هستم که همه فکرشون به خوشی وسعادت دیگران ختم میشه که سردسته ی اینا پیامبران واهل بیت هستن وبعد پله ای که پایینتر بیایم علمای دین رو در بر میگیره مجتهدینی که همه ی زندگی وقت خلاصه هر چی که واسشون مهمه رو ازش میگزرند تا بتونن گوشه ای از سنگینی مسئولیتی رو که خدا بدوش همه ی انسانها گذاشته بردارن ودر این راه با مشکلاتی برمیخورن که مهمتر از اونا فحش وناسزایی که آدمایی به اصطلاح روشنفکر جامعه که فکر میکنن دین از سیاست جداست روبرو میشن .البته اونا(علماء) به وظیفه خودشون عمل میکنن وفقط از خدا اجر میخان ولی دل من خیلی می سوزه بخاطر جهل انسانهای متمدن الان آدمای حالا از دوره جاهلیت هم جاهل تر شدن و نمیدونن دارن چکار میکنن زندگی که اگه از یه کناری بشینی بهشون نگاه کنی جز جهل و نادانی چیز دیگه ای رو نمیبینی و دلم از این آدما میگیره از رفتارشون، بگذریم .

چقدر آدمای قدیمو دوست دارم آدمای بی شیله پیله صاف مثل آیینه مردشور این تمدن غرب وببره با این فرهنگ ماشینیش که انسانها رو اینقدر از هم دور کرده که دیگه کسی یادش به کسی نیست وچقدر ما در رشد این فرهنگ نقش داشتیم .

یه سوالیه که همه ی ما از خودمون باید بپرسیم .

نقش ما در گسترش فرهنگ غربی در این سرزمین چقدر بوده؟

اگه بتونیم به خودمون باور داشته باشیم دوباره میتونیم بشیم آدمای صادق نه چندان دور گذشته .آدمایی که زن رو بعنوان یه مانکن وزنهایی که مرد رو بعنوان یک موجود نر بهش نگاه نمیکنن!